من روی عهدم مانده بودم… به خیالم همهی آنچه که در سر میپنداشتم به خوبی به نشانه رفته؛ اما انگار تنها یک فریب برخواسته از سخره گرفتن این قلب و نیت پاک بود.
افسوس که این بازگشت نتوانست مسیر تکاملی خویش را طی کند و چه خوب فهمیدم همانند گذشتهام هرآنچه را که خود پسندیدم و برگزیدم؛ بیشک شایستهام بوده است و همچنین پیبردهام که فقط و تنها خود باید بخواهم و اراده کنم!!!
البته خداوند تنها به من یاد داده که خودم روی پاهایم بایستم و از کسی، حتی خودش هم مددی نجویم!!!
…و حال امروز چه مغرور و سربلندم که یکتنه و تنها به جنگ با بسیاری از مشکلاتم برخواستهام و برآنها بدون دست احدی پیروز و سرافراز برآمدم.
فهمیدهام اگر چهره، نام، خانواده، شهر، کشور، نژاد، دین، مذهب و هرچه را که در بدو تولد نشد خود برگزینیم؛ اما میشود خودمان استقلالطلبانه این ویژگیها را بعداز ولادتمان از جهان خویش بازپسگیریم و من چه خوشحالم که این روزها دسترنج بازوی خویش را میخورم و منت کسی نیز بالای سرم سنگینی نمیکند…!
پس قدرتمندانهتر از پیش بدون آنکه دیگر به یاری کسی توکل کنم، این مسیر سخت را ادامه خواهم داد… خویش منبع
درباره این سایت